و ارباب ما را به وادی عشق فرا میخواند
|
کلام حضرت رسول (صل الله علیه) در مورد حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف در خطبه ی غدیر |
|
|
آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران. هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها. هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان. هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست. آگاه باشید! اوست یاور دین خدا. هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد. هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند. هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است. هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست. هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار. بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است. آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند. آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.(2) درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست. هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت. آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است. 2) این تعبیر به عنوان حجّت و امامت است و نظرى به رجعت دیگر امامان ندارد زیرا آنان حجّت هاى پیشین اند که دوباره رجعت خواهند نمود. با تشکر از سایت میثاق |
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها. أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله. أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ. أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ. أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ. أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ. أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ. أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ. |
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی (صل الله علیه و آله) ثمری بی کران گرفت
پا بر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا زبان گرفت
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
آنکه تو را به جمله (لولاک) میشناخت
درک تو را فراتر از ادراک میشناخت
پرواز را چه کس به جز افلاک میشناخت
بانوی آب را پدر خاک میشناخت
نام پدر همیشه بدنبال مادر است
خیرالعمل محبت زهرا (سلام الله علیها) و حیدر (سلام الله علیه) است....
سلام بر شما یابن زهرای اطهر .....
سلام بر شما یابن کوثر ......
سلام بر شما آقا و سید ما ......
خوش آمد مادرتان ....
مادری که بهشت از او بوی خوش میگیرد ....
مادری که خورشید از او نور میگیرد ....
مادری که فرشتگان برای خدمتش لحظه شماری میکنند ....
مادری که مادر تمام عالم است .....
مادری که فدایی امیرالمؤمنین است .....
کاش قدم بر چشمان ما میگذاشت مادرتان ...
و ادب را از مادرت آموختی ...
مادری که قنداقه ات را به دور سر حسین علیه السلام چرخاند....
مادری که برای زخم های علی علیه السلام مرهم بود....
مادری که بعد فاطمه سلام الله علیها زینب را پرورش داد ....
و مادری که هنوز هم بر درد
امت پیامبر صل الله علیه و آله مرهم است و شفاعت میکند....
و جانمان فدای مادرت عباس!
وفات بانوی بلندمرتبه اسلام بی بی ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد.....
از در سوخته بگویم یا بغض های حسنین علیهم السلام
از عمر کمت بگویم یا از لحظه ی غسل دادنت؟
از بی قراری زینبین سلام الله علیهم بگویم یا از جای میخ در بر سینه ات مادر؟
از کدامین داغ بر تو بگریم؟ با کدامین داغ برایت آتش بگیرم؟
مگر میشود ساکت بمانم ...؟
مگر میشود اینهمه بغض را اینهمه ناله را فریاد نزنم؟
دلم به وسعت آسمان گرفته است .....
عرشیان و فرشیان برایت سوگوارند....
رهبرم ... مادرم .... پدرم.... همه برایت داغدارند....
بابی انت و امی یا زهرا سلام الله علیها ....
و دلمان برایت مینویسد....
محب الزهرا (سلام الله علیها):
دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست....
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست....
قطره ی اشک علی تا به ته چاه رسید....
چاه فهمید کسی همچو علی تنها نیست.....
سرگشته: هوالمحجوب
سلام به مادرم ... سلام مادر شهدا....
امان از دل مولامان علی ...
امان از خانه ی علی علیه السلام.....
آه که در سوخته چه میکند با دل زینب ...
آه که کوچه ها چه میکند با دل حسن ....
و باز هم ..... امان از دل امیر المؤمنین...
دلم به غربت مدینه به غربت بقیع و به غربت غروبهای جمعه گرفته
فاطمیه است
فاطمیه.....
یاس خونین:
عشق باعث شد که دل آرام گرفت...
پشت درب خانه زهرا جان گرفت...
دلسوخته ی عمر کم فاطمه ایم....
مادر بی حرم:
ای کاش مادر تو کوچه ها به جای شما من سیلی میخوردم......
فدایی پنجمین خورشید:
ایستادم به نوک پنجه پا اما حیف ...
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد.....
و بچه ها برای تو اینگونه نوشتند......
فدایی شهدای طلائیه:سلام
انشاالله یه روزی بیاد که آقامون صاحب الزمان عجل الله تعالی و فرجه الشریف
شهادت همه ی بچه های هیئتمون رو امضا بکنن
انشاالله....
گل یاس....زهرا (سلام الله علیها) :سلام ای شهید
سلام فرزند روح الله ...
نامت همین است اما گمنامی چون تو را خوب نشناختم
زندگیم را مدیون تو هستم کمکم کن تا به حاجاتم برسم...
غریب و بی کس:سلام ای غریب
من غریبی مثل تو را دوست دارم
پنهان ماندن زیر خروارها خاک را دوست دارم
همنشین های خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را دوست دارم
من شهادت را دوست دارم ....
سرگشته: هوالمحجوب
سلام فرزند زهرا سلام الله علیها
سلام فرزند بانوی عشق
تو هم همچون مادرت غریبانه رفتی!
وقت آمدنت نیلوفرها آوای عشق سر دادند
و گاه رفتنت شقایق ها سرخ تر از همیشه بودند
با آمدنت عطر یاس همه جا پر شده بود و دل من تنگ تر از همیشه بدنبال حضور تو.....
ای یار حسین علیه السلام مرا یاری کن
و دعایی بنما شهادت شامل حال ما هم بشود...آمین
فرزند انتظار: شهید گمنام سلام ...
خسته نباشی پهلوون... خوش آمدی به شهر ما....
کنیز خانم رقیه سلام الله علیها:
یا شهید گمنام ...
فقط این را میدانم اگه من در آرامش زندگی میکنم
صدقه ای از سمت شهدا برای من است من زندگی خود را مدیون شهدا هستم
گل ام البنین سلام الله علیها:بسم رب الشهدا و صدیقین
به مادر شهیدان که بهترین گلها را در دامن خود پرورش داده اند
که خاک کشور را گلگون کنند ...
نمیدانم به این شهیدان چه بگویم فقط تو اون دنیا شفاعت کنند ما را....
فقط کاری کنند که همه جوانه احترام به بزرگترها را فراموش نکنند...
فدایی حضرت عباس علیه السلام:
در باغ شهادت را نبندید ..... به ما بیچارگان زآن سو نخندید....
رفیقان میروند نوبت به نوبت... خدایا نوبت من پس کی آید؟
شب حمله همهمه بود دعوا سر سربند یا فاطمه سلام الله علیها بود....
فاطمیه امسال، شب زیارتی ارباب، هیئت ما غرق در بوی شهیدی بود
که با گمنامی اش داغ گمنامی بی بی را برایمان تازه تر کرد ....
امشب شب جمعه است ، شب زیارتی ارباب، شبی که میگویند مادر از آسمان به کربلا
به زیارت پسرش حسین (علیه السلام) می آید .....
و اما در هیئت ما غوغایی برپاست ....
مادران شهید به دور شهیدی گمنام حلقه زده و ضجه میزنند .....
از در که وارد میشویم با دیدن تابوت شهید انگار وارد عالم دیگر میشویم امسال عجب حال و هوایی دارد فاطمیه!
بوی گمنامی می آید و شهید! باز هم بوی غریبی و غربت.....
فضا سنگین است اشک چشمانمان ناخودآگاه سرازیر است و دلمان زهرایی شده ....
مداح میخواند و مادران شهدا ضجه میزنند گویا پسر خودشان آمده.....
نمیدانم امشب چه بخواهم از این شهید ....
فقط جمله ای بر زبانم جاری شده....
کاش قبر مخفی شده ی فاطمه (سلام الله علیها) پیدا میگشت.....